سروش و سروینسروش و سروین، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

سروش و سروین دوقلوهای نازنینم

اولین برف زمستانی 91

سلام گلای من. الان که دارم می نویسم در اولین ساعات روز ١٩ اسفند ٩١ هستیم. احتمالا این پست آخرین یادداشتم در سال ٩١ خواهد بود. پس قبل از هر چیز می خوام پیشاپیش سال جدید رو به همه ی هم میهنان عزیزم و شما تبریک بگم و سال و روزهای خوش و سرشار از سلامتی و بهروزی رو برای همه ی عزیزان آرزومندم. پنجشنبه ١٧ اسفند در تهران برف شدیدی باریدن گرفت و شهرمون رو سفید پوش کرد. اولین برف زمستانی در روزهای آخر زمستان ..... شما هم که از آذر ماه منتظر برف و برف باز ی بودین بعد از ظهر با بابا سعید رفتین برف بازی. آقا سروشی در حیاط سروش و سروینم با آدم برفی توی کوچه بعد هم که از برف بازی برگشتین آماده شدیم که بریم...
21 اسفند 1391

عکس های باقی مونده از سال 91 و مدل کلاه (برای اعظم جون)

سروش و سروین در حال نقاشی با شن های رنگی اینهم اسب فومی ساخت سروشی خلاق و این یک راه سازی فومی آدم فومی و دوستش    سروین جونی در حال کشیدن نقاشی نقاشی آقا سروش سروین و خونه ی فومی اش سروش و سروین با ماشین های فومی که برای عروسک هاشون ساختن سروین در استودیو ی برنامه ی کودک ململ سروشی هم اومده بود ولی بیرون پیش من نشست و جلوی دوربین نرفت. تا آخرش هم از نرفتنش پشیمون نشد. حرف پسرم یک کلامه. از الان واسه خودش مردیه.... این هم یه شال و کلاه دیگه دست بافت مامان(این عکس مخصوص برای اعظم جون البته با تاخیربعلت فراموشی ) و این هم سر...
20 اسفند 1391

خاطره ای از خانه تکانی و دخترم سروین

٧ اسفند ٩١ این روزها که مامان مشغوله کارهای باقی مونده از خونه تکونیه، سروش و سروینم با سرگرم کردن خودشون به مامان کمک می کنین. نقاشی، رنگ آمیزی کتاب های آموزشی و ... از هر دوتاتون ممنونم که از الان شرایط رو درک می کنین و باهام همکاری می کنین. سروین خانومی هم که دیگه خانومیه برای خودش. هر روز دستمال گردگیری رو برمی داره و اتاق بازیشو گردگیری می کنه. از تلویزیون و میز کارش بگیر تا کتابخونه و میز کامپیوتر. امروز هم که می خواست اسباب بازی هاش رو بشوره که متقاعدش کردم روز دیگه ایی این کار رو بکنه. دخترم داره اتاق تکونی می کنه. راستی یه کار بامزه ی دیگه از سروین خانومی اینکه هر دقیقه آیینه دستش میگیره و موهاشو برس می ...
8 اسفند 1391

مشهد بهمن 91

سلام کوچولوهای نازم. ما در سفر به مشهد بین راه در شاهرود،هتل بسطام،شب رو گذروندیم و فردا صبح به دیدن بنای تاریخی ایی که مقبره ی بایزیدبسطامی در آن قرار دارد رفتیم. اینجا هم محوطه ی مقبره ی بایزید بسطامی است. (ابويزيد طيفور پسر عيسي پسر سروشان بسطامي ملقب به سلطان العارفين در نيمه اول قرن دوم هجري يعني در سال آخر دوره حکومت امويان در شهر بسطام از ايالت کومش (قومس) در محله موبدان (زرتشتيان) در خانداني زاهد و متقي و مسلمان چشم به جهان گشود. تولد او به سال 131 هجري ثبت شده و جد او سروشان والي ولايت قومش بوده است. بايزيد در اوايل عمر خود به اقصي نقاط ايران، عراق، عربستان و شام سفر کرد و در هر جايي با ديده تيزبين خود چيزي آموخت. برخي ...
27 بهمن 1391

سروش و سروینم بزرگ شدن

    ١٨ بهمن ١٣٩١ دختر و پسرم دیگه بزرگ شدن. خانوم و آقا شدن. به مامانشون کمک می کنن. امروز که داشتم برای سفر چمدون می بستم و سرم حسابی شلوغ بود، سروش و سروینم دوتایی باهم اتاقشونو مرتب کردن. کلی اسباب بازی روی زمین با هم قاطی شده بود. گلای من تمام اسباب بازی هاشونو جمع کردن بدون ذره ای کمک از جانب من. اتاق رو کردن دسته ی گل.    خدایا شکرت به خاطر سلامتی مون - به خاطر بچه های خوب و سالمی که بهم بخشیدی- بخاطر همه ی لحظه های خوشی که با وجود فرشته های کوچولوی نازی که به واسطه محبتت به ما عطا کردی،تجربه شون میکنیم.    یکی دو سال پیش این موقع تمام وقتم باید به کارهای بچه ها می رسیدم. ولی الان ...
19 بهمن 1391

باغ وحش شهریور 91

باغ وحش ارم خانوم خرسه تو سایه خوابیده عقاب جغد قفس شیرها   پلنگ درنا   سروین و سروش تو بغل مامان کانگورو       سروش و سروین دندون آقا شیره رو گرفتن نترسیدین؟؟؟؟   سروش و سروین با لیلی ،هاپو کوچولو توی پارک ...
16 بهمن 1391

نطنز شهریور 91

در مسیر برگشت از یزد رفتیم نطنز و چند روز نطنز و ابیانه را گشتیم. سروش بر درخت بسیار قدیمی در محوطه ی مسجد جامع نطنز و این هم سروین خانومی و اینجا سروین در حال رقص باله در پارک سرچشمه ابیانه سروین در پارک سرچشمه یه برگ کوچولو کندی و از این کشفت خوشحالی... سروشی با کاکل ذرت ریش گذاشته و سروین هم با دست.... بعد از شام هم در پارک کلی بازی کردیم سروین در امامزاده آقا علی عباس زیارت قبول .... سروش و سروین در متین آباد اومده بودیم شتر سواری و موتورسواری که ساعت 4 به بعد سانس داشتن و ما صبح اونجا بودیم. نشد که شتر سواری کنی...
15 بهمن 1391

یزد- شهریور 91

زیارتگاه پیرسبز چکچک     باغ دولت آباد   نارین قلعه میبد     صنایع دستی میبد   چاپارخانه هتل ملک التجار یزد   یک خانه ی تاریخی در یزد در مرکز شهر در این محدوده ی شهر تعداد زیادی  خانه ی تاریخی وجود دارد که تعدادی از آنها تغییر کاربری داده شدند به دانشگاه. ما بعد از ظهر روز پنجشنبه برای بازدید رفته بودیم که اکثرا تعطیل بودند. این خانه هم قابل بازدید برای عموم نبود ولی ما موفق به بازدید شدیم.  سروشی شتابان می خواد پیشی رو بگیره سروش در لابی هتل ...
15 بهمن 1391

منتخب سال 89

سروش و سروین نوروز 89 سروش سروین عزیزم در بهار 89 لباس گرم پوشیدین که توی حیاط خلوت بازی کنین. آخه مامان نمی تونست شما رو بیرون ببره کنترل دوتاییتون خیلی سخت بود، به همین خاطر در طول هفته توی حیاط خلوت بازی میکردیم سروش با احساسم که وقتی رو تختی رو عوض کردم با ذوق تخت رو بهم نشون دادی و گفتی" ماما بهبه بهبه"   سروش و سروین در باغ وحش ارم در تیر ماه 89 سروین و در عکس پایین سروش در ماشین که معمولا خوش اخلاق بودین و بازی می کردین سروین عزیزم با عروسک هاش سروین کوچولوی ما داره شیر می خوره و به عروسکش هم شیر می ده سروش با خرسی جون سروش خوشتیپ مامان ...
14 بهمن 1391

نوروز 90

ما نوروز نود عید نداشتیم چون مادرجون عزیزمون کمتر از 20 روز بود که دیگه تو دنیای ما نبود . تحویل سال شمال بودیم و بعد به مزار مادر جون رفتیم و بعد هم که برگشتیم تهران برای اینکه در تعطیلات حوصله ی شما سر نره جاهای مختلف بردیمتون که عکس و توضیخاتش رو براتون می ذارم. سرزمین عجایب   در خانه : بابا از فرصت استفاده کرده بود و در تعطیلات هم رفته بود سرکار و ما هم در خانه سر خودمون رو گرم می کردیم یه کتاب ماسک داشتین که خاله زهرا براتون خریده بود. با ماژیک رنگش کردیم و زدیم به صورتمون و بازی ............ باغ وحش پردیسان پارک نهج البلاغه پارک گفتگو ...
14 بهمن 1391