اولین برف زمستانی 91
سلام گلای من. الان که دارم می نویسم در اولین ساعات روز ١٩ اسفند ٩١ هستیم. احتمالا این پست آخرین یادداشتم در سال ٩١ خواهد بود. پس قبل از هر چیز می خوام پیشاپیش سال جدید رو به همه ی هم میهنان عزیزم و شما تبریک بگم و سال و روزهای خوش و سرشار از سلامتی و بهروزی رو برای همه ی عزیزان آرزومندم.
پنجشنبه ١٧ اسفند در تهران برف شدیدی باریدن گرفت و شهرمون رو سفید پوش کرد. اولین برف زمستانی در روزهای آخر زمستان .....
شما هم که از آذر ماه منتظر برف و برف بازی بودین بعد از ظهر با بابا سعید رفتین برف بازی.
آقا سروشی در حیاط
سروش و سروینم با آدم برفی توی کوچه
بعد هم که از برف بازی برگشتین آماده شدیم که بریم خونه ی مامان بزرگ و بابابزرگ. این هم چند تا عکس از شما.
دختر خانومی من که همیشه خوش تیپ ،آماده ی عکس انداختنه.
این هم آقا سروشی با کلاه و شال دست بافت مامان
والبته اینم سروین خانومی ما
عکس پایین هم مال روز جمعه است که دخترم مشغول تمریناته مختلفه. از جمله عکس زیر
راستی از دخترم سروین بگم که امسال تو خونه تکونی کمکم کرد. مخصوصا در تمیز کردن اتاقاش. سبد های اسباب بازی رو که من می شستم سروینم شما خشک می کردی و اسباب بازی ها تو جمع و جور و جابه جا می کردی. خلاصه امسال حسابی کیف کردم از داشتن شما گلای قشنگم که کم کم دارین برای خودتون خانوم و آقا می شین. البته آقا سروشی شما هم به من کمک کردی اما مختصر و مفید.