هفته اول و خاطرات ما در خانه ی کودک
عسلای من این رو بگم که پارسال شما بعد از تعطیلات عید به مهد رفتین ، اولش قابل باور نبود چون خیلی راحت رفتین سر کلاس و وفتی من ظهر می آمدم دنبالتون با من نمی اومدین می خواستین نهار اونجا باشین و بعدش هم با صف دوباره می رفتین به کلاس می گفتین مامان دیرتر بیا دنبالمون.ولی بعد از یک ماه که نمی دونم چه بر شما گذشته بود کم کم آوای نرفتن سر دادین و بعد هم اجتناب شدید از رفتن به مهد. خلاصه زمستون شما رو جایی نفرستادم که فراموش کنید آنچه شما رو آزرده کرده بود. البته ناگفته نماند که تو خونه به شما بیشتر از مهد خوش می گذشت و دامنه ی اختیاراتتون وسیعتر بود و این خودش می تونست دلیلی باشه برای میل به خانه ماندن. واما امسال روز اول من توی طبقه ای ک...