من مسئول گل خودم هستم
شازده کوچولو یک بار دیگر به تماشای گل های سرخ رفت و به آن ها گفت: " شما اصلا شبیه گل سرخ من نیستید. شما هنوز چیزی نشده اید، چون کسی شما را اهلی نکرده و شما هم کسی را اهلی نکرده اید. شما مثل روباهِ من در روزهای اول آشنایی مان هستید. در آن روزها، او فقط یک روباه بود؛ روباهی مثل صد هزار روباه دیگر. اما من او را دوست خودم کرده ام و حالا او در تمام دنیا بی مانند است ." گل ها خیلی خجالت کشیدند . شازده کوچولو حرفش را ادامه داد و گفت: " شما گل هلی زیبایی هستید ، اما درونتان خالی است. هیچ کس نمی تواند برای شما بمیرد. البته یک رهگذر معمولی ممکن است گل مرا هم ، گلی مثل همه ی شما به حساب آورد. ولی گلِ من به تنهایی بهتـــــر از هم...