تولد شش سالگی
تولد تولد تولدتون مبارک
عشق های من
یک سال دیگر هم گذشت و خاطراتش برامون باقی موند، خاطرات شادی ها و موفقیتها و تلاش هامون برای رسیدن به هدف مطلوب و البته گاهی ناخوش احوالی ها و سرعت گیرها در مسیر زندگیمون. که همشون باهم شدن خاطرات ۶ سالگی سروش و سروین عزیزم. ششمین سال زندگیتون سال ورودتون به نظام رسمی آموزش کشور بود، و شکر خدا مشکل خاصی نداشتیم و تقریبا راحت رو روال افتادیم. امیدوارم ۱۲ سال دیگه ای که در آموزش پیش رو دارین ، سهل وهمراه با موفقیت باشه.
عزیزای دلم تولد امسالتون رو به دلایلی که تو پستهای قبل نوشتم در شمال گرفتیم که تجربه ی متفاوتی بود توی تولدامون.
این هم کیک سروش و سروین که به انتخاب خودتون سفارش دادیم
این هم عکسهامون، البته بجز عکس های خانوادگی( طبق قوانین نی نی وبلاگ، آخه ما کلا بسیار قانون مداریم )
سروش و حلزون هایش...
و روز بعد، بعد از بارندگی و طوفان، ساحل تمیز و بکر، آماده ی پذیرایی از سروش و سروین
گلای من، چهارتایی با هم کلی شن بازی کردیم و بعضی از این قالب ها کار من و بابا سعید است و البته اسنادش هم موجود می باشد
و جنگل زیبا و هوایی مطبوع برای بازی
و...
عزیزای دلم انشاءا... همیشه سلامت و شاد باشین و من هم لحظات شادیتون رو ثبت کنم تا وقتی که انقدر بزرگ بشین که خودتون دفترهای خاطراتتون رو پر کنید.
دوستون دارم گلای قشنگ زندگیم.