پروژه ی سروش
سروشی من ٧ بهمن کنفرانس داره در مورد پرندگان و من امشب از ساعت ١٠ و نیم تا الان یعنی ٢ و نیم صبح مشغول جمع آوری مطلب و عکس و ساخت پاورپوینت بودم. که سروش در کلاس هوشمند روی ویدئوپروژکتور با پاورپوینتش کنفرانس بده. الهی من فدای پسرم بشم که از الان کنفرانس و پروژه اش شروع شده...... در اولین فرصت هم پاورپوینت و اولین کنفرانس سروشی رو می ذارم. ساعت ٢:٤٥ بامداد روز شنبه ٥ بهمن ١٣٩٢
و اما بعد.....
روز شنبه عصر که بابا اومد خونه من و سروش با هم دو سه دور تمرین کردیم و بعد هم فایلمون رو روی تلویزیون انداختیم و برای مامانی و بابایی و خاله جونیا و دایی جون که سروش و استاد خطاب می کرد کنفرانس دادیم.
روز یکشنبه بابا می خواست بره استخر و ما هم تمرین کنیم که هرچه تو کامپیوتر گشتیم فایلمون رو پیدا نکردیمو بعد از یک ساعت گشتن که ناامید شده بودم،شام رو گرم کردم و شما رو بردم خونه ی مامانی و من کامپیوتر رو برداشتم و رفتم استخر ، و بعد از نیم ساعت سروکله زدن با متصدی استخر موفق شدم بابا رو ببینم که گفت بله اون فلدر رو هم پاک کرده و شب که اومد خونه ریکاوریش می کنه. خلاصه تا صبح دو ساعت به دو ساعت بیدار شدیم برای ریکاوری، که موفق به بازیابی نشدیم و من ساعت ٥ تا ٧ صبح دوباره پاورپوینتی جدید ساختم و دوباره تمرین و بعد هم مدرسه. قسمت جالبتره قضیه اینجا بود که روز دوشنبه فرصت نشده بود که شما کنفرانس بدین و روز سه شنبه کنفراس برگزار شد ولی خدا رو شکر با موفقیت و بسیار عالی که مربیان خیلی راضی بودن. عکسش رو در اولین فرصت خواهم گذاشت.